پدرم کتابخانهی بزرگی دارد که با گذشت سالهای دراز هنوز به شکوهش خو نگرفتهام، صدها جلد کتاب با اندازه، نقش و نگار، زبان و زمینههای گوناگون. از کودکی شیفتهی این بخش مرموز خانه بودم و هنوز هم هنگامی که دوروبرم را خالی مییابم برای تجربهی دوبارهی این احساس شورانگیز دزدکی در کتابخانه سرک میکشم.
وارد کتابخانه که میشوم بانگ و آوای کتابها بلند میشود، گاه یکبهیک و جداگانه و گاه همگی باهم و یکباره. گویی نویسنده و شخصیتهای هر نوشتار مردمانی هستند که در پیکر کتابها سخن میگویند؛ در هیاهوی داستانها و لابهلای زندگی آفریدهها پیچوتاب خوران خود را به نخستین قفسه از سمت راست میرسانم، چشمانم را میبندم و سر انگشتان دستم را روی نخستین کتاب میگذارم، درست همین دم است که خاموشی حکمفرما میشود، راه میافتم و بهآرامی تا انتهای نخستین گنجه گام برمیدارم و همینجاست که سمفونی آغاز میشود، با کشیده شدن سر انگشتانم روی هر کتاب نُت موسیقی منحصربهفردی شنیده میشود که گویی به دست هنرمندی از پیانویی کوک شده برای یک همنوازی بزرگ، برخاسته.
هارمونی زیبایی از نواهای زیر و بم پیانو تا انتها ادامه مییابد و من چُنان به این تجربه خو گرفتهام که میتوانم با چشمان بسته و تنها از روی آهنگ هر کتاب، به عنوان و نویسندهی آن پی ببرم؛ به نُتِ دلخواه که میرسم میایستم، چَشم باز میکنم، کتاب را برمیدارم و خدا میداند از آن پس چند ساعت به خواندن و یا بازخوانی آن خواهم گذراند.
جوانتر که بودم بارها پیش آمده ناگزیر از اوضاع نابسامان اقتصادی، که البته این روزها هم بسیار گریبان گیرم میشود، بر سر دوراهیهایی فرهنگی معیشتی ناچار به انتخاب باشم، گزینشهایی خندهآور چون: کتاب یا خوراک! گاهنامه یا پوشاک! و اگرچه گاهی سخت، ولی کتاب پیروز همیشگی این میدان بوده و هرگز از این انتخاب پشیمان نشدهام.
بیایید با اختصاص هزینهای ناچیز ولی پایدار و پیوسته، به ارزش یک بسته سیگار، یک کارت شارژ و یا یک عصرانهی مختصر، ماهانه یک کتاب تهیه کنیم و با خواندن، اندیشیدن و سپس امانت دادن آن به کسانی که دوستشان داریم به سادگی هرچه تمام نقشی به سزا در شکوفایی فرهنگی جامعه داشته باشیم؛ خواندن یعنی دانایی.
– مهراد آریا
پینوشت: این یادداشت در شماره ۲۳ نشریه فرهنگ منتشر شد.
ممنون.مطلب زیبایی بود
ممنون از لطف و توجه شما.
بسیار عالی
وقتی سرمایه ات جامه ای می شود برتنت تنها تو ر ا گرم و زیبا می کند اما وقتی جامه ای شد بر اندیشه ات گرما و زیباییش ،جامعه ای را در بر می گیرد.
احسنت بر شما که چنین جامه ای بر اندیشه دارید.
بسیار عالی بود دوسته خوبم موفق باشی
🙂